رژیم ولایت فقیه که در سال های اول انقلاب ماسک وحدت و عدم
تبعیض میان شیعه و سنی را بر چهره کریه خود داشت و بوق و کرنای وحدت خواهی و اخوت
اسلامی آن جهان را کر کرده بود بعد از خاتمه جنگ فرسایشی ایران و عراق، دعوت به
رافضی گری شکل محسوسی به خود گرفته و پس از تخریب مسجد جامع شیخ فیض مشهد و شهید
ساختن نماز گزاران بی دفاع مسجد جامع زاهدان، تضادها و حقد و کینه سردمداران رژیم
رافضی ولایت فقیه نسبت به اهل سنت علنی و برملا گردید هر چند کسانی هم دراین رژیم
سعی داشتند تا برنامه 50ساله شیعه سازی درهمان ماسک تقیه باقی به ماند و بر ملا
نگردد اما خامنه ای و دار و دسته کینه توز آن به این نتیجه رسیده بودند که دوران
تقیه به سرآمده و دعوت به رافضی گری باید شکل علنی به خود بگیرد و روند سنی کشی
البته با ترفند های مختلف باید سریعتر انجام گیرد.
اگر
قبلا رژيم صفوی منش ولایت فقیه، علما و جوانان سنی را با اتهام های از پیش تعیین
شده از قبیل وهابی، اشرار، قاچاقچی وغیره اعدام می کرد تا در ظاهر چهره وحدت خواهی
و احترام به حقوق اقلیت ها را حفظ نماید، حال از تشتت و پراکندگی جهان اسلام که آن
هم در واقع دسیسه خود این رژیم است، سوء استفاده نموده و تجربه شیطانی چندین ساله
خویش را به کارگرفته و با هماهنگی و هم فکری جهان کفر، علما و جوانان فرهیخته اهل
سنت را به دور از هر دغدغه ای و به طورعلنی و به نام تبلیغات مذهبی و سنی گری
اعدام می نماید تا به زعم واهی خویش روند رافضی گری را تسریع بخشد و ایران را یک
پارچه رافضی سازد اما کور خوانده است چون حنای روافض با عملکرد زننده سردمداران
این رژیم رنگ باخته است و بسیاری از جوانان شیعه از دروغگویی های شیخ های روافض به
تنگ آمده و حتی از اسلام هم روی گردان شده اند تا چه رسد به اینکه به عقاید
انحرافی این بی باوران ایمان داشته باشند و علاوه بر آن این اعدام های بی رویه
یقینا نتیجه دلخواه ددمنشان رژیم را بدنبال نداشته و نخواهد داشت بلکه برعکس قطره
های خون ریخته شده اهل سنت باعث بیداری و آگاهی قشرعظیمی از اهل سنت سراسر جهان
اسلام گردیده و تنفر و انزجار از رژیم ولایت فقیه را بدنبال داشته و دارد. (و مکروا و مکرالله والله
خیرالماکرین(
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر